دو شنبه 10 ارديبهشت 1397 |
به نام خدا
نوروز 93 بود که نشریه فرصت خواست اشعاری با 4 کلمه بقچهٰ،عید،پیامک و آبرمی بنویسیم و من هم این اشعار را سرودم:
(با این تذکر که آبرمی=نوعی کوفته برنجی محلی و دیگر اینکه همان سال بین مردم سبد کالای نوروزی هم توزیع شده بود)
وقتی فلانی داشت شکلک می فرستاد ای کاش جای خنده، چشمک می فرستاد
نزدیک عید است و چغندر پخته نایاب ای کاش، تابستان پیامک می فرستاد
با این گرانی های عید ای کاش یارو یک دبّه ی بنزین و فندک می فرستاد
دیشب عیالم با مامانش گفت ای کاش یک بُقچه پر پول، مردک می فرستاد
یک قابلمه پُر آبرمی اما شلفته اینگونه بهتر بود اندک می فرستاد
مرغ سبد کالای ما از بس که بد بوست گفتیم بهتر بود اردک می فرستاد
یا لا اقل جای برنج وارداتی... می آمد و مُشتی برنجک می فرستاد
استاد من گر بود اکنون زنده، لعنت بر شاعر این شعر، بی شک می فرستاد
منظور از استاد من مرحوم اصغر حاج حیدری متخلص به خاسته است
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: پیامک, شکلک, چشمک, چغندر, بقچه, عید, آبرمی,
نویسنده : ف.فرح بخش
|